امید
نا ممکن است گرچه برای تو باورش
من می رسم به آبی چشم تو آخرش
تو نیمه ی پرغزلی ، سیب سرخ من
من هم کنار حاشیه آن نیم دیگرش
سرو بلند شعر منی تو که ناگزیر
خم گشته واژه ها همگی دربرابرش
آن قدرخواندم از توکه مثل مروردرس
در جشنواره ها همه کردند از برش
یا می رسد دلم به نگا ه بلند تو
یامی خوردبه سنگ زمان عاقبت سرش
در نا امیدی شب ما هم امید هست
من می رسم به آبی چشم تو آخرش
زهراآرین نژاد
نظرات شما عزیزان: